دست بایدن به خود مردم فلسطین آلوده است / جنگ غزه چه تاثیری بر انتخابات آتی آمریکا خواهد داشت؟
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۰۵۱۵۱
به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، جو بایدن ازابتدای آغاز جنگ غزه حمایت تمام عیاری از رژیم صهیونیستی انجام داد و علاوه بر ارسال تسلیحات نظامی، از تمام ظرفیت سیاسی خود برای تداوم این جنگ و کشتار مردم غزه استفاده کرد که نمونه بارز آن را در چند بار وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برای توقف جنگ میتوان مشاهده کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن کامل این تحلیل بدین شرح است:
جنگ اسرائیل در غزه به یکی از بزرگترین منفیترین مسائل سیاسی دوران ریاست جمهوری جو بایدن تبدیل شده است. بخشی از پیامدهای سیاسی حمله 7 اکتبر حماس اجتنابناپذیر بود. این حمله مانند اکثر رویدادهای ناخوشایند در جهان، صرف نظر از اینکه آیا رئیس جمهور ایالات متحده میتوانسته کاری برای جلوگیری از این رویداد انجام دهد یا خیر، به عنوان یک نقطه سیاه بر عملکرد هر رئیس جمهوری که در آن زمان در کاخ سفید حضور داشت، تلقی میشود. علاوه بر این، حمله 7 اکتبر راهبرد سیاست خارجی دولت بایدن را برهم زد، که فرض میکرد درگیری اسرائیل و فلسطین تا حد زیادی به فراموشی سپرده شده و به دولت اجازه میدهد توجه بیشتری را بر سایر بخشهای جهان متمرکز کند.
اما بسیاری از پیامدهای خود ساخته به دلیل استقبال فوری و بدون قید و شرط بایدن از دولت بنیامین نتانیاهو به وجود آمده است؛ بایدن از زمانی که دولت اسرائیل شروع به تحمیل مرگها، ویرانیها و سایر رنجهای تاسفبار بر ساکنان نوار غزه کرد، برای نتانیاهو آغوش خود را باز کرد و هرگز از آن عقبنشینی کرد. اکنون دست بایدن به یکی از بزرگترین فجایع بشردوستانه و انسانی در نیم قرن گذشته آلوده شده است. استراتژی «آغوش خرس» او در تلاش برای مهار دولت نتانیاهو با نزدیک ماندن به او تا حد زیادی شکست خورده است. بایدن اکنون بسیاری از پایگاههای خود در حزب دموکرات که برای پیروزی مجدد در انتخابات آنها نیاز دارد را از دست داده است.
مهمترین پیامدهای این رویدادها ضربه به منافع ایالات متحده است که با افزایش خشم و کینه علیه ایالات متحده به طرز دردناکی آشکار شده است. واشنگتن به طور فزایندهای در دیپلماسی بینالمللی منزوی شده و حمایت سایر کشورها از اهداف ایالات متحده را از دست داده است. در عرصه داخلی نیز وضعیت مشابهی علیه بایدن وجود دارد. انگیزههای مردی که بایدن او را آغوش گرفت، ارتباط زیادی با این موضوع دارد.
خود بنیامین نتانیاهو در مشکلات سیاسی داخلی فراوان غرق شده است. حمله حماس اعتبار نخست وزیر را که از مدتها پیش به عنوان «آقای امنیت» اسرائیل شناخته میشد را در هم شکست. پس از حمله [7 اکتبر] این شکست بلافاصله در نظرسنجیها منعکس شد که نشان دهنده کاهش حمایت اسرائیلیها از نتانیاهو و حزب لیکود بود.
نتانیاهو برای معکوس کردن این وضعیت و نجات جایگاه سیاسی خود، انگیزه قوی برای ادامه حمله ویرانگر اسرائیل به غزه و نادیده گرفتن درخواستهای آمریکا در مورد خویشتنداری در عملیات نظامی یا نیاز به یک راه حل سیاسی برای تعیین سرنوشت فلسطینی ها دارد. در کوتاه مدت، این حمله به عطش فزاینده اسرائیل برای انتقام از فلسطینیها پاسخ میدهد. حتی اگر نتانیاهو هرگز نتواند اعتبار «آقای امنیت» را برای خود بازگرداند، اما میتواند خود را به عنوان یک رهبر که از طریق زور اسلحه و همچنین دیپلماسی گستاخانه با هر گونه تشکیل یک کشور فلسطینی مخالف است، معرفی کند.
اصطکاک با دولت بایدن نه تنها برای نتانیاهو منفی نیست و بلکه یک امتیاز مثبت برای او محسوب میشود. این اصطکاک نشان دهنده عزم نخست وزیر برای ایستادگی در برابر هرگونه فشار ایالات متحده برای اجازه تشکیل کشور فلسطینی به رای دهندگان اسرائیلی است. علاوه بر این، جریان نفوذ در روابط آمریکا و اسرائیل همچنان در همان جهتی حرکت میکند که معمولا در گذشته حرکت میکرد. کمکهای نظامی ایالات متحده همچنان در راه [اسرائیل] است و پویاییهای درون سیاست آمریکا که همواره کمکها را در جریان نگه داشته، بایدن را از شرط گذاشتن برای حمایت باز میدارد.
سپس اتهامات فساد علیه نتانیاهو وجود دارد که دادگاه اخیرا پس از یک وقفه چند هفتهای به دلیل حمله حماس و جنگ از سر گرفته شده است. این مشکل حقوقی شخصی انگیزه بیشتری برای نتانیاهو فراهم می کند تا به سیاستهای تندرو که مستلزم جنگی است که از همه چیز منحرف میشود، ادامه دهد. سیاستهای مذکور همچنین به جلب رضایت افراطیترین عناصر در ائتلاف راستگرای او کمک میکنند؛ در نتیجه موجب حفظ آن ائتلاف میشود و روزی را که ممکن است مجبور شود با عواقب حقوقی کامل رفتار خود مواجه شود را به تعویق میاندازد.
در مورد تأثیرات این سیاست ها بر سیاست داخلی آمریکا و چگونگی تضعیف موقعیت سیاسی بایدن، این یک امتیاز برای نتانیاهو است. مطمئنا نتانیاهو از اینکه دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 آمریکا بایدن را شکست دهد خوشحال خواهد شد. با وجود اینکه بایدن تا چه اندازه برای نشان دادن حمایت از اسرائیل خم شده، این خمیدگی همچنان با جریان هدایایی که اسرائیل از ترامپ دریافت کرده از جمله انتقال سفارت ایالات متحده به شهر مورد مناقشه بیت المقدس، به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان اشغالی و پیشبرد یک «طرح صلح» که فلسطینیها را به جای داشتن کشور خود، به وضعیت زیردست دائمی تبدیل میکند، مطابقت ندارد. ائتلاف سیاسی گذشته بین ترامپ و نتانیاهو تا حدی گسترده بود که در تبلیغات کمپین انتخاباتی هر یک از افراد به نمایش گذاشته شده است.
این مشارکت منعکس کننده بخشی از یک روند بلندمدت است که توسط نظرسنجیها مستند شده و در نگرش آمریکاییها نسبت به اسرائیل که به طور فزایندهای در امتداد خطوط حزبی شکسته میشود. اگرچه جو بایدن دموکرات نحوه بقای احترام دو حزبی قدیمی به اسرائیل را به تصویر میکشد، اما این حزب جمهوری خواه است که به چیزی تبدیل شده که «آرون دیوید میلر» -مذاکره کننده سابق صلح ایالات متحده- به درستی آن را حزب «اسرائیل» مینامد. اتحاد بزرگتر بین ایالات متحده و اسرائیل کمتر از اتحاد حزب جمهوری خواه و راست اسرائیل است که شامل دولت اسرائیل میشود.
به نظر می رسد در میان این شرایط جو بایدن بسیار مستعد تنبیه سیاسی است. نتانیاهو سابقه طولانی در شرمساری و تضعیف بایدن دارد. تنها چند ساعت پس از اینکه بایدن به عنوان معاون رئیس جمهور از اسرائیل در سال 2010 بازدید کرد و حمایت بیقید و شرط ایالات متحده از امنیت اسرائیل را اعلام کرد، دولت قبلی به رهبری نتانیاهو ساخت بیشتر شهرکهای یهودی در بیتالمقدس شرقی را اعلام کرد. پس از اینکه بایدن در سال 2021 رئیس جمهور شد، نتانیاهو به دروغ بر اساس یک کلیپ ویدیویی برش خورده گمراه کننده پیشنهاد کرد که بایدن در دیدار با نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل در آن زمان، به خواب رفته است.
جو بایدن از بسیاری جهات نمونه یک سیاستمدار قدیمی آمریکایی است. از این نظر، او تقریبا چاره ای نداشت که به یک موقعیت پیشفرض سنتی دور از مشکل برای قطبهای آمریکا متوسل شود؛ یعنی حداقل به اندازه هر مخالف سیاسی به اسرائیل ابراز عشق می کند. با توجه به شرایط وحشتناک غزه، این پیش فرض اکنون برای بایدن کارساز نیست. اگر او در انتخابات سال آینده شکست بخورد، دلایل زیادی وجود خواهد داشت، اما یکی از آنها در آغوش گرفتن او از یک سیاستمدار خارجی است که علاقه ای به منافع ایالات متحده و چشم اندازهای سیاسی بایدن ندارد.
انتهای پیام/
مجید فرخی کد خبر: 1213242 برچسبها آمریکا غزه جوبایدنمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: آمریکا غزه جوبایدن برای نتانیاهو ایالات متحده رئیس جمهور جو بایدن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۰۵۱۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زلزله در ساختار نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی
در تمام درگیریهایی میان گروههای مبارز فلسطینی شامل جهاد اسلامی، حماس و ... با رژیم صهیونیستی در طول ۲۰ سال گذشته عمده عملیات آفندی بود. به این معنا که اسرائیل بنا به دلایل واهی غزه را بمباران میکرد و گروههای فلسطینی از خاک غزه اقدام به شلیک راکت یا موشک میکردند، اما در ماجرای هفتم اکتبر شرایط بطور کلی عوض شد.
این بار حماس و جهاد اسلامی بعد از ۲ سال تمرین پنهانی اقدام به انجام عملیات از داخل و خارج از غزه و حتی در سرزمینهای اشغالی ۱۳۴۸ کردند و به تمام اهداف خود دست پیدا کردند و توانستند ۱۳۶ صهیونیست را که در بین آنها تعدادی از ژنرالهای ارتش رژیم اشغالگر قدس هستند به اسارت در بیاورند.
طبیعی است که با این ضربه حیثیتی، راهبردی، روانی و امنیتی که اسرائیل در جریان عملیات طوفان الاقصی و تدوام مقاومت مردم غزه متحمل شده در درون ساختار سیاسی و نظامی این رژیم تنش بوجود آید و اولین آثار آن نصیب «آحارون هالیوا» رئیس شعبه اطلاعات نظامی اسرائیل «امان» شد که پس از ۳۸ سال حضور در ارتش به دلیل هفتم اکتبر مجبور به استعفا شد.
تحولات جاری در سرزمینهای اشغالی حاکی از آن است اکنون که رویارویی ارتش اشغالگر قدس با نیروهای مقاومت حماس و جهاد اسلامی به نیم سال رسیده و هیچکدام از اهداف تعیین شده از سوی رژیم صهیونیستی محقق نشده همچنان باید منتظر زلزله در ساختار نظامی و سیاسی اسرائیل باشیم.
رژیم اشغالگر قدس اکنون در وضعیتی قرار داد که نه توانسته است که به یک دستاورد راهبردی در غزه دست پیدا کند و نه درگیریها پایان یافته است. از این رو به خوبی میتوان دریافت که زمین پای صهیونیستها لغزنده است و تمام بهانههای آنها برای دستیابی به فرماندهان فلسطینی و از بین بردن آنها در بیمارستان الشفا در غزه و خان یونس ناکام مانده، چون امکان ندارد در یک مساحت ۳۲۰ کیلومتری در مقیاس غزه، اسرائیل به پیروزی راهبردی برسد. این روزها که بحث انجام عملیات نظامی در رفح مطرح است ناشی از آشفتگی بنیامین نتانیاهو در عرصه تصمیم گیری است، چون نخست وزیر رژیم صهیونیستی کاملا مطمئن است که حتی در صورت انجام عملیات نظامی در رفح به هیچ کدام از اهداف خود بجز کشتار مردم عادی و بی سلاح دست پیدا نخواهد کرد. به نظر میرسد هدف اصلی نتانیاهو در چنین شرایطی ادامه جنگ با امید است که پای ایران و آمریکا به میدان نبرد کشیده شود.
در کنار این موضوع مقامات رژیم صهیونیستی که از دستیابی به نتیجه ناامید شدند این بار به فکر محاسبه از درون و انداختن تقصیر ناکامیها به گردن رقبای خود شدند. از این رو میتوان پیشبینی کرد که از این پس موضوع چالش و درگیری متقابل میان نخست وزیر رژیم صهیونیستی با مخالفان خود به اوج خود خواهد رسید، اما آنچه که مسلم است اذعان به شکست و ناکامی است که در نهایت نتانیاهو مجبور به اعتراف به آن است.